وابستگی آفت عشق
کلوپ !! زندگی - ازدواج - زناشویی !!
تاريخ : پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:, | نویسنده : حسین

وابستگی آفت عشق

 
پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ یا شغل، مدرک، موقعیت و ثروت؟ یا به سلامتی ات؟ تفکراتت؟احساساتت؟ یا اعتقاداتت؟ فرقی نمی کنه ، وابستگی یعنی اینکه خودت را به شیئی غیر ازاصل خودت، چنان ببندی که آزادیَت را بگیرد.

انسان نامحدود و البته آزادآفریده شده است . و همه هستی مسخّر و در اختیار اوست. هیچ چیزی ارزش آن را ندارد تاانسانی را به خود ببندد و وابسته و زندانی خود کند. و همه هستی رشد و ارتقاءاشان دراینست که در خدمت آدمی باشند نه بر عکس. اشرف مخلوقات و سرور کائنات یعنیاین.

حالا وقتی خودت را وابسته به موقعیت یا فردی می کنی ، در واقع خود رااز موقعیت برتر و آزادی که داری به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنی. خود را شکننده می کنی. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنی اند. شغل ، مدرک ،ثروت ، سلامتی ، احساس و … ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنهاوابسته باشد نیز رنج فرسودگی ، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خوددارد.

و اما عشق

عشق فراتر از هر گونه وابستگی هاست. اگر تو به یکنفر وابسته شدی و بدون او می میری ، نام آن را عشق مگذار. مثل نوزادی که به شیرمادر وابسته است ، اگر شیر مادر نباشد کودک می میرد، چون وابسته است. عشق وابستگینیست که با نبود معشوق ، فرد مردنی شود. اصلاً معشوقی که اکنون باشد و فردا نباشد ،چگونه می تواند عشق ایجاد کند، صرفاً یک نوع وابستگی می آورد. و صد البته هنگام ازبین رفتن هم تاثر و اندوه.

آری عشق همیشه رو به تزاید است. عشق آزاد و رهاستو پیرو آن عاشق و معشوق هم چنین اند. عشق ، عاشق را هر روز فربه تر می کند. شادترمی کند. حرکت عشق فقط رو به جلوست. غم و شادی در عشق واقعی ، مساوی و لذت بخش است. معشوق شکستنی نیست، مردنی نیست، پژمردنی نیست ، بی وفا نیست. لذا عاشق هم به همینصورت پایدار ، قوی و رو به رشد است. و بیت زیر نیز توصیف چنین عشقیاست.

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پایندهشدم

وابستگی ، انسان را از بی نهایت هستی ، به محدوده ای گره می زند، بهمانند چشمی که از این همه رنگ ، فقط رنگ سیاه و سفید را ببیند. مانند این همه اندامآدمی که به هنگام سرطان ، صرفاً یکنوع از سلولهایش شروع به رشد و توده شدن، مینماید. کسی که معتاد به مواد مخدر می شود ، از بی نهایت لذتی که می تواند از تماماعضاء و جوارح خود ببرد ، صرفاً به یک لذت بسنده می کند، کسی که وابسته به سکس میشود ، از بی نهایت پتانسیل خود ، به لحاظ وابستگی اش ، محروم می ماند. کسی که به یکفرد وابسته می شود ، از تمامی انسانها ، و بی نهایت هستی، فقط یکی را به عنوانمجرای تنفس خود بر می گزیند. کسی که خود را به شغل ، ثروت ، … ، وابسته می کند، ازتمام جنبه های آدمی ، و موفقیت های گوناگون خود چشم پوشی می کند.

به چشمهایمان باید ، یاد بدهیم که از دیدن کوه ، دشت ، آسمان ، دریا ، سبزه ، زمین،ستاره، ماه، خورشید ، انسانها و … لذت ببرند.

از دستهایمان بخواهیم که مزهنوازش کردن را حس کنند .

گوشهایمان را نجوا کنیم که لذت شنیدن آوای پرندگان، صدای گرم مادر بزرگ، موسیق باران و خنده های مستانه کودکانه را بشنوند.

باپاهایمان صمیمانه دشت را بدویم ، کوهها را بپیمائیم ، عصای ضعیفان و تکیه نیازمندانشویم.

با زبانمان کلام التیام بخش غمدیدگان شویم و لذت ببریم همانطور که ازگفتن جملـــــــــــــه « دوستت دارم » به دلبر ، هیجان زده می شویم.

آریتنفس لذت بخش هوای بهاری ، بوی پائیز و نوازش برف بر صورتمان ، همه و همه میتوانندموجب احساسی باشند که موجب آرامش زندگی در کالبد منجمد و وابسته امان شود و ما رااز تک بعدی بودن و چسبندگی به اشیاء و افراد رهایی بخشد.

عشق به مفهوم لذتبردن از همه هستی و هستی آفرین در کمال رهایی و آزادگی است، بدون ترس از دست دادنشی یا فردی خاص.

پس بر دست پینه بسته پدر و بر پیشانی پر چروک مادرت بوسهبزن

گل را ببو، باران را حس کن و آسمان پرستاره را به تماشابنشین

دست نوازشت را بر سر کودک یتیم بکش و سینه ات را سنگ صبور دوستانکن

گستره آسمان را دلیل کوچکی غمهایت بدان و شرم “پدری خجالت زده از دستخالی در پیش کودکانش” را به خود بیفزا

لایحه علمت را چون نسیم بهاری بینهمنوعانت منتشر کن.

روی گشاده و لبخندت را ، ارزانی مردمان خسته از کاری کن،که هنگام غروب در خیابان های شلوغ با چشمانی خواب آلود رو به خانهدارند.

آرامش بخش کسانی باش که با تو مرتبطند. به نوعی که اگر جهان را ترککنی، شکاف نبودنت را حس کنند. با این وجود دیگران را وابسته به خودت نکن و آنها رامالامال عشق کن. آنها را بزرگتر از آنی بنما که شی یا فردی آنها را به خود وابستهکند.

عشق را از هر کجا شروع کنید به زودی متوجه می شوید بسیار سیار و رواناست. و همه آفرینش را در خود جای می دهد. وقتی عشق چنین عظیم و بزرگ است ، پس درانحصار شئی یا شخصی نیست، که آن را از ما بگیرد و ما را تنها بگذارد. همه هستی دروجود ماست ، پس، از دست دادن هیچ چیز ، موجب کاستی در این بی نهایت عشق ما ، نمیشود.

ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی پس مواظب باش که بهکمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی.

نظرات شما عزیزان:

saba
ساعت2:49---18 اسفند 1390
سلام
دوست من لطفا با استفاده از هرسه لینک زیر نیز با ما تبادل لینک کنین
با تشکر

http://www.mylink.xzn.ir

http://www.linkman.xzn.ir

http://www.seo.xzn.ir


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








قالب

گرافيک

دانلود

ميهن بلاگ

بلاگفا

بلاگ ريز

فتوشاپ

تالار

psd

PS